یادداشت مرتضی پاشایی که پس از مرگش پیدا شد :
مادر مرتضی میگوید این نوشته را در دفتر یادداشت کوچکی روی میز مرتضی پیدا کرده است ..
میخوام باهات حرف بزنم ، باهات درد و دل کنم
وقتی بهم گفتن که اومدی سراغ من
خیلی جا خوردم ، خیلی ترسیدم
بغلت که نکردم هیچ
میخواستم تا اونجا که میتونم ازت فرار کنم
اما انگار تو ،
قسمت من بودی ،
قسمت خود خود من ،
عین سایه دنبالم بودی
همیشه
همه جا
شب ها خواب و ازم میگرفتی
روز ها نمیزاشتی بزنم زیر آواز
منو اسیر خودت کردی
راستی ؟
تو از کجا اومدی ؟
سرطان جون
چرا من ؟؟
دیوونم
نمیدونستم به هیچکس رحم نمیکنی ،
الان دیگه ازت نمی ترسم
فقط ازت یه خواهش دارم
اینکه یه کم دیگه بهم فرصت بدی
تا واسه مردمم
که عاشقشونم
بخونم
بهم فرصت بدی تا یه آلبوم دیگه بسازم
یه آلبوم که وقتی نبودم
منو به یاد مردمم بیاره
میترسم
نه از تو
میترسم
نه از این درد لعنتی که انداختیش به جونم
میترسم از اینکه
یه روز فراموشم کنن ..
مردمی که تک تک ترانه هامو
به عشقشون خوندم ..
سرطان
بهم امون بده
عید 94 رو ببینم ،
خواهش میکنم ازت
خواهش!!!!!